يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۵ ب.ظ
عالم عزاخونه امام حسین علیه السلام
سلام....
بعضی وقتها یه حس هایی داری که بیانش سخته، نه تنها بیانش
سخته، بلکه فکر کردن بهش هم سخته، نمیدونی چطوری بیانش کرد؟ اصلا چطوری میشه بهش
فکر کرد؟ اصلا چرا همچین فکری داری می کنی؟
دهه اول محرم گذشت، به همین راحتی ...
راحت تر از اون، اینکه تازه ظهر عاشورا که همه چی شروع میشه،
برای ما همه چی تموم میشه....!!!
از بچگی همیشه این سوال ذهنم رو درگیر کرده بود، چرا؟ واقعا
چرا عصر عاشورا همه چی تموم میشه؟ مگه تازه مصائب شروع نمیشه؟
پس چرا ما ظهر عاشورا بعد از عزاداری و خوردن نهار هیئت،
میریم خونه و خلاص ....!!؟؟؟
دلم پر درده، اما بیانش برام سخته؟ همیشه حقیقت تلخ بوده،
همیشه ....
از خیلی چیزها فقط اسمش رو یدک می کشیم. از خیلی چیزها هم می
گذریم، انگار نه انگار که اصلا چنین چیزی وجود داشته.
دهه امسال توفیقم خیلی کم بود، چون مشکلاتم زیاد بود، درگیری
ذهنیم هم که دیگه نگو ...
وسط هیات، وسطه روضه یوهو مات میشدم، مات مات، انگار نه
انگار تو روضه نشستم.
اما همون چند روزی که رفتم، جملاتی شنیدم که واسه یه عمرم کافیه.
اگر آدم باشم ....
حاج آقا میگفت: عالم محضر خداست، خداوند همه خداییش رو
گذاشته پای امام حسین، پس عالم محضر امام حسین، پس وقتی عزای امام حسین میشه، عالم
عزاخونه امام حسین میشه، وقتی عالم عزاخونه امام حسین میشه ما وسط این همه اشیاء و
جاندار، این همه عالم و عوالم ، چرا با لباس عزای امام حسین گناه می کنیم؟
می گفت همش تقصیر نفس اماره است، می گفت باید نفس اماره رو سرکوب
کنیم، جملاتی که همیشه شنیده بودم، اما همیشه هم عمل نکرده بودم.
حاج آقا میگفت، بعضی حرفها رو نمیشه گفت، باور کردنش برای
عوام سخته. اگه به شما بگم امام حسین همه این مصائب و سختی ها روبه جون خرید تا
فقط «حر بن یزید ریاحی» رو از وسط لشکر عمر سعد بکشه بیرون و آدمش کنه، باور می
کنین؟
چشمام چهارتا شد، تمام حواسم رو دادم به صحبت های حاج آقا
...! یا ابوالفضل، تا حالا اینطور به قضیه نگاه نکرده بودم.
حاج آقا میگفت: امام حسین چند جا خواست دست شمر رو هم بگیره،
اما خودش نخواست.
حاج آقا میگفت: مواظب باشین چطوری زندگی می کنین؟ چی می
خورین و چطوری پول بدست میارین. نکنه شکم هاتون از حرام پر بشه و صدای هل من ناصر
ینصری امام زمانمون رو نشنویم!!
نکنه امام زمانمون دلش از دست ما خون باشه؟ نکنه امام زمان
بگه تو چرا؟ تو که گریه کن حسین(ع) هستی! تو چرا؟
حاج آقا میگفت: نفس اماره تون رو مهار کنین، نزارین این نفس
اماره تون دل امام زمانتون رو خون کنه. میگفت تنها راهش هم در خونه امام حسین.
حاج آقا میگفت: چطور وقتی تو هیات هستی و داری روضه گوش میدی،
فکر گناه هم نمی کنی؟ چطور تو محرم و صفر که ماه عزای امام حسین هست، آمار دزدی ها
و جرایم کم میشه؟
این یعنی اینکه در نگاه مستقیم حضرت حجت هستیم، پس میتونیم
همیشه اینطور زندگی کنیم، به شرطی که در خونه امام حسین بمونیم. به شرطی که گریه
کن امام حسین بمونیم.
حاج آقا میگفت: نکنه از این در بریم بیرون باز گناه روی گناه
....
۹۴/۰۸/۰۳
از آشنایی با شما خیلی خوشوقت شدم.
خدا تمام امتحاناتی که از پیامبران بزرگش هم نگرفته بود از مولا و ارباب و سرور ما حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان گرفت.
مولایمان فرمودند: هرگز یکی چو من با یکی چو تو بیعت نمیکند.
یا صاحب الزمان
به امید آمدنت آقا جان